23 تیر 1402
مباهله
میشد اینقدر عزیز نباشد برای پیامبر؛
که قرآن نگوید ‘اَنفُسنا’ که همه نگویند
اَنفُسنای مباهله، «علی» بود؛ جانِ پیامبر.
میشد با همسرش، با بچههایش، آن سه
روز افطارشان را به مسکین و یتیم
ندهند، فقط قرآن دیگر ‘هَل اَتی’ نداشت.
میشد آنقدر شجاعانه و دلیرانه نجنگد
که قرآن حتی به ضربه سمّ اسبش قسم
بخورد ‘وَالعادیات ضَبحاً فَالموریاتِ قَدحا’
میشد همهی شبهای شب، نخوابد در
بستر پیامبر، میشد جانش را سپر بلای
رسول نکند؛ فقط یکی از آیههای قرآن
کم میشد؛ ‘وَ مِن النّاس مَن یَشری نَفسه
ابتغاء مَرضات الله’
میشد در رکوع،انگشترش را به
آن فقیر انفاق نکند؛
فقط شاید یکی از آیههای قرآن نازل
نمیشد؛ ‘اِنَّما ولیُّکُمُ الله..وَ یؤتونَالزَّکوة
وَ هُم راکِعون’🤍
- سیدمصطفی موسوی
#مباهله