کربلا ...
#یاکریم .
.
.
#بہفاطمہسبنویسیدجانماحسناسٺ
.
.
.
چله گرفته بود
هر روز توسل به یکی از اهل بیت علیهم السلام…
.
خبر دادند که خادم می تواند باشد و راهی دیار عشق شود..
امیدوار شد…
.
اما نوبت خادمی اش را بخشید به اشک های دوستش که تا به حال کربلا نرفته بود…
از اشک هایش خجالت کشید…
ناامید شده بود از “هر نظر… “
.
اما چله را ترک نکرد! ادامه داد…
هر روز التماس به یک بزرگوار…
.
.
روز شهادت امام حسن (ع) رسید…
و توسل به ایشان…
.
خبر رسید که شرایط آماده شده…
با دست خالی جلو رفت…
تمام واسطه ها دست به دست هم دادند که این بنده ی رو سیاه را راهی کنند…
.
به دنیا میگم که کربلای امسالم رو از آقام حسن (ع) گرفتم…
.
ممنون آقای مهربانم… من به فدای غریبیت…
تا قبل از این اتفاق چنین معرفتی نداشتم نسبت به شما، شناختی تا این اندازه نبود ، اما حالا شعله ی عشقی در قلبم روشن شده که خدا اندازه اش را می داند…
.
آقام الحق که کریمی…
.
#یا_کریم_اهل_بیت_ع دوستت دارم
#عشقتو_جار_میزنم_امام_حسن_ع
.
.
امروز راوی شده بودم… و کل کلاس زار میزدند از اینکه شما چقدر غریب هستید…
باید همه شما را آنگونه که هستید بشناسند…
وسعت بخشندگیه شما در ذهن امثال من نمی گنجد آقای من…
دوستت دارم…
.
.
شکرلله شکرلله شکرلله
.
.
25_7_97
.
.
+به شرط حیات و لیاقت زیارت نیابتی برای مخاطبان و همراهان پیج خواهم داشت
#یاعلی
.
.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
#اربعین #عازمم_حلالم_کنید
#راه_آسمان